آستان قدس رضوی
آستانِ قدسِ رضوی \ āstān-e qods-e razavi\ ، حرم مطهر امام رضا (ع) در مشهد و مجموعۀ بیوتات وابسته به آن، موقوفات و تشکیلات اداری تابع، که بیشترین بخش آن در همان شهر و در استان خراسان رضوی واقع است.
تاریخچه و تشکیلات آستان قدس
مرقد مطهر حضرت علی بن موسیالرضا (ع) (148 یا 151-203ق/ 765 یا 768-818م)، هشتمین پیشوای شیعیان، در شهر مشهد (در حال حاضر مرکز استان خراسان رضوی) واقع است. پیکر پاک آن امام (ع) پس از شهادت، کنار قبر هارونالرشید (148-193ق/ 765- 808م) در دیهی به نام سَناباد، نزدیک نوغان از توابع طوس، به خاک سپرده شد.
تاریخچه
مشهور است که مأمون عباسی (د 218ق/ 833م) پیش از شهادت امام رضا (ع)، قبهای بر فراز گور هارون ــ قبۀ هارون ــ ساخته بود که امام (ع) نیز زیر همان قبه به خاک سپرده شد. دو متر از دیوار چینهایِ حرم، که بنای آن منسوب به مأمون است، هنوز برجاست و بقیۀ بنا روی همان دیوار ساخته شده است. پس از آن تا روزگار دیلمیان، از تجدید بنا یا مرمت حرم مطهر نشانهای در دست نیست، ولی مسلم است که شیعیان به زیارت این مکان میآمدهاند و بارگاه حضرت مزاری معروف بوده است. سیاحان و جغرافیدانانی مانند ابنحوقل، اصطخری و مقدسی از آن یاد کردهاند.
دیلمیان که امیرانی شیعی بودند، بقعۀ نخستین را به پارهای تزیینات آراستند و در روزگار آنان زیارت حرم رضوی رواج یافت. در سدۀ 4ق سبکتکین غزنوی حرم مطهر را ویران کرد و زیارت آن را ممنوع ساخت، اما پسر او، یمینالدوله محمود، حرم را مرمت کرد. علاوه بر او، چند تن از دیگر امیران غزنوی به تکمیل بقعه و آبادانی مشهد دست زدند. در روزگار سنجر سلجوقی (511-552 ق/ 1117-1157م)، شرفالدین ابوطاهر بن سعد بن علی قمی پس از مرمت بنا، گنبدی بر آن افزود.
کاشیهای هشتضلعی بسیار نفیسِ معروف به «کاشیهای سنجری»، که در ازارۀ حرم به کار رفته است و اکنون با قابهای بزرگ شیشهای محافظت میشود، از آثار تَرْکان زُمُرُّد ملک، دختر محمود سلجوقی، است که پس از 557 ق/ 1161م نصب شده است. این کاشیها گویا به روزگار علاءالدین محمد خوارزمشاه در 612 ق/ 1215م مرمت شده باشد. در همین دوره به بقعۀ رضوی چند محراب و تزییناتی افزودند. در 618 ق بر اثر حملۀ تولی، پسر چنگیز، به روضۀ مقدس، بقعۀ رضوی آسیب دید. ابن بطوطه که در 734ق/ 1333م، یک سده پس از ویرانی طوس مشهد را دیده، به عمارت زیبا و کاشیکاری و ضریح نقرهای مرقد اشاره کرده است. محتمل است که این عمارت و کاشیکاری و آبادانیهای دیگر از ساختههای سلطان محمد خدابنده باشد؛ گنبد حرم مطهر نیز از ساختههای او ست.
در روزگار شاهرخ تیموری، همسر او، گوهرشاد آغا (ه م)، آثار ارزندهای در حرم مطهر و اطراف آن احداث کرد، ازجمله دو رواق دارالحُفّاظ و دارالسیاده و مسجد جامع معروف گوهرشاد را در 821 ق/ 1418م زیر نظر قوامالدین شیرازی، معمار بزرگ، ساخت. در اواخر سدۀ 9ق، سلطان حسین بایقَرا، که نامش در کتیبۀ سردرِ ایوان طلای «صحن عتیق» آمده است، به پایمردی وزیرش، امیر علیشیر نوایی، نیمی از صحن عتیق کنونی را بنا کرد و این صحن بعدها بهدستور شاه عباس یکم صفوی توسعه یافت. ایوان معروف به ایوان امیر علیشیر هم در روزگار بایقرا ساخته شد.
صفویان در توسعه و تکمیل آستان قدس آثار ارزندهای برجای گذاشتند. طلاکاری گنبد در زمان سلطان محمد خدابنده، و ترمیم و طلاکاری منارِ روزگار غزنویان در زمان شاهطهماسب یکم به انجام رسید و آخرین حصار شهر هم در روزگار او ساخته شد. شاهعباس یکم، افزون بر توسعۀ صحن عتیق، طلاکاری گنبد حرم را که به مرمت نیاز داشت، در خلال سالهای 1010 تا 1016ق/ 1601 تا 1607م تجدید کرد. کتیبۀ گنبد به خط علیرضا عباسی بر این نکته تصریح دارد. شاهعباس همچنین شماری قرآن خطی منسوب به ائمۀ اطهار (ع) به آستان قدس تقدیم، و املاک بسیاری وقف آنجا کرد. شاهعباس دوم صحن عتیق را تعمیر و کاشیکاری کرد. شاهسلیمان گنبد مطهر را، که بر اثر زلزلۀ 1084ق/ 1673م شکاف برداشته بود، بهتصریح کتیبهای که بر آن نصب شده است، مرمت کرد و چند مدرسه ساخت. دو بنای مهم آستان قدس ــ رواق اللهوردیخان و رواق حاتمخانی ــ از سـاختههای اللهوردیخان و حاتمبیک اردوبادی، از امیران بزرگ صفوی است. ایوانی هم که در ضلع غربیِ دارالضیافه قرار دارد، از بناهای اللهوردیخان است.
در روزگار افشاریان، بهتصریح قصیدۀ فارسی ندیم و کتیبههای نگاشتهشده در 1145ق/ 1732م و 1146ق/ 1733م، به دستور نادرشاه در ایوان طلای صحن عتیق، منار دورۀ غزنویان و ایوان امیرعلیشیر طلاکاری شد و منار دیگری در همان صحن برپا، و اشیایی زرین و گوهرنشان به آستان قدس تقدیم گردید. سقاخانۀ وسط صحن عتیق هم از بناهای نادری است که سنگاب یکپارچۀ آن را به امر نادر از هرات آوردند و اسماعیلخان طلایی سقفی بر پایۀ ستونهای مرمر بر فراز آن ساخت و روی آن را با خشتهای طلا تزیین کرد. این سقاخانه، با مختصر تغییراتی، اکنون نیز برجای است.
در دورۀ فتحعلیشاه قاجار، ساختمان صحن جدید آغاز شد، در روزگار محمدشاه ادامه یافت و در زمان ناصرالدینشاه به پایان رسید و ایوان آن طلاکاری شد. ایوان و سردر شمالی صحن عتیق، معروف به ایوان شاهعباسی، بهتصریح کتیبهای که بر آن قرار دارد، در زمان محمدشاه مرمت شده است. توحیدخانۀ مبارکه نیز در زمان نیابت تولیت عضدالملک در1276ق/ 1859م مرمت یافته است. همو در 1275ق دستور داد روی نقاشیها و کاشیهای نفیس حرم را آیینهکاری کنند. ناصرالدینشاه نیز دستور داد ازارۀ دیوار، تا بالای ایوان ناصری، و سقف مقرنس آن را با خشتهای طلا بپوشانند. از همین رو، این ایوان به ایوان ناصری معروف گردید. در زمان مظفرالدینشاه نیز هر دو صحن جدید و عتیق تعمیر شد. کتیبهای که در سمت راست دیوار داخلی ایوان و سردرِ غربیِ صحنِ عتیق به خط نستعلیق نوشته شده، مؤید همین نکته است. در پی رویدادهای پس از انقلاب مشروطۀ ایران، ارتش روسیۀ تزاری، بهبهانۀ حفظ جان رعایای خود و ایجاد امنیت و آرامش در مشهد، در 1330ق/ 1912م گنبد مطهر را گلولهباران کرد و خرابیهایی به بار آورد. پس از چندی حسینمیرزا نیّرالدوله، والی خراسان، آن خرابیها را با کمک اشخاص نیکوکار مرمت کرد.
پس از روزگار قاجار، شماری از بناهای آستان قدس و خود ضریح مطهر مرمت، و ساختمانهای جدیدی نیز بنیاد شد. در سالهای 1342-1344ش که فضای حرم از سمت «بالاسر مبارک» توسعه یافت، سقف مسجد بالاسر را که فرسوده شده بود، برداشتند و پس از ایجاد سقف بتُنی، آن را از نو کاشیکاری و تزیین کردند. ضلع شمالی حرم هم توسعه یافت و به رواق دارُالشُّکر متصل شد. محراب قدیمی این مسجد، که در ضلع جنوبی قرار داشت، بر اثر توسعه و تعمیرات از آنجا برداشته شد و به موزه انتقال یافت. از اقدامات دیگری که در این دوره انجام گرفت، ایجاد ساختمان بزرگ موزه و کتابخانه و ساختمان اداری و توسعۀ خیابانهای اطراف حرم و ایجاد فضای سبز است.
پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران، تغییراتی در ابنیۀ آستان قدس پدید آمد و ساختمانهای جدیدی بنیاد گردید. در 1358ش، رواقِ «پشت سر مبارک» را توسعه دادند و سال بعد گسترش دو ضلع «پیش روی مبارک» و «پایین پا» به انجام رسید و پایین پا نیز تعریض شد. از کارهای این دوره، ساختمان مجدد بستها و ایجاد بست طبرسی، ساختمان دانشگاه علوم اسلامی، بنای دو صحن جمهوری اسلامی و قدس، بنای جدید کتابخانه و موزه و بنای رواقی موسوم به دارالولایه را میتوان نام برد. در این سالها نام صحن عتیق را به صحن انقلاب و صحن موزه را به صحن امام تغییر دادند.
موقوفات
اسناد بسیاری از موقوفات آستان قدس در جنگها یا به علتهای دیگر از میان رفته، و آنچه باقی مانده، بیشتر از عصر صفوی به بعد است. نام همۀ املاکی که وقف آستان بوده، و بعدها تصاحب شده، و از میان رفته، باقی است. عادلشاه افشار صورتی از رَقَبات موقوفه را در «طومارِ علیشاه» تنظیم کرد که اکنون در کتابخانه محفوظ است. عضدالملک، نایبالتولیۀ وقت، در دورۀ قاجار فهرستی از املاک و مستغلات موقوفۀ آستان قدس تنظیم کرد. این طومار در همان وقت به امضای امنای آستان قدس و علمای وقت رسید. ناصرالدینشاه فرمانی در این باره صادر کرد که در کتابخانۀ آستان محفوظ است.
موقوفات در چند دهۀ اخیر بهتدریج ثبت شده، و برای همۀ آنها اسناد مالکیت به نام آستان قدس صادر گردیده است.
موقوفات غیرمنقول آستان قدس، علاوه بر املاک کشاورزی، شامل بازار، سرا، زمین، کارخانه، بیمارستان، حمام، باغ، کاریز، دکان و منزل نیز میشود. بخش اصلی این موقوفات در مشهد و استانهای خراسان، و بقیه در نقاط دیگر ایران و نیز حتى در برخی از کشورهای دیگر است.
تولیت و تشکیلات اداری
از چگونگی تولیت و تشکیلات اداری آستان قدس در دورههای پیش از طهماسب اول صفوی (920-984ق) اطلاعات چندانی در دست نیست. از برخی قراین و آثار برمیآید که حرم مطهر از قدیم خادمان و مباشرانی داشته است. همچنین اربلی (د 683 ق) در کشف الغُمّة از زنی یاد میکند که در عصر صفوی، ادارۀ بقعۀ مبارکه را برعهده داشته است. پیش از آن عصر، ادارۀ بقعۀ رضوی را نقیبان برعهده داشتند که بیشتر از سادات و علما بودند. ادارۀ آستان قدس بهدست نقیبان تا تصرف مشهد در زمان طهماسب صفوی ادامه داشت. پس از آن، شاهطهماسب با وقف املاکی، متولی خاصی از جانب خود، و نه از میان نقیبان، معین کرد. نخستین نایبالتولیۀ آستان قدس در زمان او امیر ابوالولی، پسر میرشاه محمود انجوی شیرازی، بود. در عصر صفویان گاه دو تن به نیابت تولیت منصوب میشدند.
تا اواسط دورۀ قاجاریان، مستوفیان در پایان هر سال صورت جامعی از درآمد و هزینۀ یکساله با ذکر جزئیات تنظیم میکردند و به امضا و مهر نایبالتولیۀ وقت میرساندند. ادارۀ آستان قدس از اواسط دورۀ قاجاریان، بهسبب خرید و فروش منصب نیابت تولیت و فساد متولیان، دچار اختلال شد و رشتۀ کارها از هم گسیخت، تا جایی که پارهای از املاک کشاورزی و مستغلات آستانه را به تملک خود درآوردند. در 1305ش آییننامهای برای ادارۀ آستان قدس تدوین شد که تا 1328ش نافذ بود. در این سال آییننامۀ جدیدی در 9 فصل و 76 ماده تدوین، و در 1340ش دو مادۀ دیگر به آن افزوده شد. در 1354ش، کارکنان آستانه مشمول طرح طبقهبندی مشاغل شدند و هر کدام در گروه مناسب جای گرفتند. با این اقدام، هر نوع ترفیع و انتقال و استخدامْ براساس ضوابط و مقررات مدون انجام میشود. در همین سال، آییننامههای اداری و مالی جدیدی برای آستان قدس تدوین شد و امور اداری آستانه براساس همین آییننامهها به جریان افتاد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چگونگی ادارۀ آستان قدس تغییرات گستردهای روی داد. طی حکمی از سوی امام خمینی، در 25 بهمن 1357 شیخ عباس واعظ طبسی تا تعیین تولیت، مسئول حفاظت از متعلقات آستان قدس شد و بعدها در مقام تولیت عظما در این مقام تثبیت گردید. معاونتهای اماکن متبرکه و تشریفات، پشتیبانی و امر برنامهریزی، اراضی و املاک، و فنی و عمرانی موقوفات، با زیرشاخههای متعدد خود، بهمنظور نظارت بر فعالیتهای گستردۀ آستان قدس در زمینههای مختلف و ایجاد هماهنگی در میان آنها، شکل گرفتند. سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی با 4 گروه کشاورزی، صنعت و معدن، منطقۀ آزاد و خدمات زیربنایی سرخس، و خدمات و عمران و زیرگروههای متعددش، بهمنظور برقراری هماهنگی و وحدت روش در شرکتها و مؤسسات اقتصادی زیر نظر آستان قدس، در 1376ش تأسیس شد. 16 مؤسسۀ فرهنگی و اجتماعی هم امور فرهنگی و اجتماعی آستان قدس را سرپرستی میکنند. شورای اداری و استخدامی آستان قدس رضوی در 1380ش تشکیل شد. این شورا بر سیاستگذاری، تشکیلات، روشها و هماهنگی میان واحدهای تابع آستان قدس نظارت میکند. ایجاد تحول در زمینهها و فعالیتهای مختلف آستان قدس از چند سال پیش در دست بررسی است.
مجموع کارکنان شاغل و اعضای افتخاری دوایر تابع آستان قدس را نزدیک به 20 هزار تن تخمین میزنند.
مآخذ
ابناثیر، الکامل؛ ابنبطوطه، محمد، رحلة، بیروت، 1404ق/ 1984م؛ ابنحوقل، محمد، صورة الارض، بهکوشش یوهانس هندریک کرامرس، لیدن، 1938-1939م؛ ابنخلکان، وفیات؛ ابنطقطقى، محمد، الفخری، بیروت، 1401ق؛ ابنکربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان و جنات الجنان، بهکوشش جعفر سلطانالقرائی، تهران، 1344-1349ش؛ ابوالفدا، اسماعیل، تقویم البلدان، بهکوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ ادیب هروی، محمدحسن، حدیقة الرضویه، مشهد، 1326ش؛ اربلی، علی، کشف الغمة، بیروت، 1401ق؛ آستان قدس رضوی: دیروز و امروز، آستان قدس رضوی، مشهد، بیتا؛ استرابادی، جهانگشای نادری؛ اسکندربیک منشی، عالمآرای عباسی؛ اصطخری، ابراهیم بن محمد، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، بهکوشش ایرج افشار، تهران، 1347ش؛ اعتضادپور، علی، «ابنیۀ آستان قدس»، نامۀ آستان قدس، 1344ش، دورۀ 6، شم 2، 3؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مطلع الشمس، تهران، 1301ق؛ انقلاب اسلامی و آستان قدس رضوی، آستان قدس رضوی، تهران، 1364ش؛ بارتولد، و. و.، جغرافیای تاریخی ایران، ترجمۀ حمزۀ سردادور، تهران، 1358ش؛ «برنامههای تحول در نظام اداری آستان قدس [گزارش داخلی]»، آستان قدس رضوی، مشهد، 1384ش؛ بیهقی، ابوالفضل محمد، تاریخ بیهقی، بهکوشش قاسم غنی و علیاکبر فیاض، تهران، 1363ش؛ پایگاه اطلاعرسانی آستانقدس رضوی (تیر 1385)؛ پوپ، آرثر آپم، «حرم مطهر امام رضا در مشهد»، ترجمۀ محمدعلی صبوری، نامۀ آستان قدس،1347ش، دورۀ 8، شم 1؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، بهکوشش گای لسترینج، تهران،1362ش؛ خراسانی، محمدهاشم، منتخب التواریخ، تهران، 1352ش؛ خـواندمیر، حبیب السیر؛ خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، بیروت، 1390ق؛ رضوان، محمدحسن، «ساختمان جدید بستهای آستان قدس»، نامۀ آستان قدس، 1343ش، دورۀ 6، شم 19؛ سعیدی، غلامرضا، «تحقیـقـات تـاریخی خـراسان»، نـامۀ آستـان قـدس، 1343ش، دورۀ 6، شم 17؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1375ق/ 1956م؛ طبرسی، فضل، اعلام الورى، بهکوشش علیاکبر غفاری، بیروت، 1399ق/ 1979م؛ قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، دار صادر، بیروت، بیتا؛ محمدکاظم مروی، عالمآرای نادری، بهکوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364ش؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، دار الاندلس، بیروت، بیتا؛ مفید، محمد، الارشاد، ترجمۀ محمدباقر ساعدی خراسانی، تهران، 1351ش؛ مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، بهکوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بهکوشش کلمان اَمبو اوار (ض: هوار)، پاریس، 1899-1919م؛ مؤتمن، علی، راهنما یا تاریخ آستانقدس رضوی، آستان قدس، تهران، 1348ش؛ مولوی، عبدالمجید، «نظری به حریم پاک امام»، نامۀ آستان قدس، 1344ش، دورۀ 6، شم 20؛ میرخواند، محمد بن خاوندشاه، تاریخ روضة الصفا (چ انتشارات مرکزی، خیام، پیروز)، تهران، 1338-1339ش؛ ناصرالدین شاه، سفرنامۀ خراسان، بهکوشش محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، تهران، 1306ق؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، البلدان، بیروت، 1956م.